من مطلب زیر رو توی (( یادداشتهای یک برنامه نویس delphiassistant)) مدیر کل سایت برنامه نویس خوندم. به نظرم جالب اومد. دیدم بد نیست شما هم بخونید:
توی کشوری،یه پادشاهی زندگی میکرد که خیلی مغرور ولی عاقل بود. یه روز برای پادشاه یه انگشتر به عنوان هدیه آوردند ولی رو نگین انگشتر چیزی ننوشته بود و خیلی ساده بود. شاه پرسید این چرا این قدر ساده است ؟ و چرا چیزی روی آن نوشته نشده است؟
فردی که آن انگشتر را آوره بود گفت: من این را آورده ام تا شما هر آنچه که میخواهید روی آن بنویسید.
شاه به فکر فرو رفت که چه چیزی بنویسد که لایق شاه باشد. و چه جمله ای به او پند میدهد؟ همه وزیران را صدا زد و گفت:
ادامه مطلب...