توی این شبای دلگیر
تو بیا پناه من باش
توی تنهایی شکستم
بیا تکیه گاه من باش
دلم از غربت اینجا
بی تو بد جوری گرفته
بیا میدونم که یادم
هنوز از یادت نرفته
نذار اون نگاه آخر
آخرین وداع ما شه
دل بده به خواهش من
دستامون نذار جدا شه
دوباره منو صدا کن
ببرم تا لب رویا
بی تو امروز نمی خوام
برسون منو به فردا
دوباره منو صدا کن
دلمو بازم بلرزون
هر چی فانوس بسوزون
شبو از صدات بترسون
نذار این بلور اشکام
طعمه خاک سیاه شه
من می خوام عکس من و تو
توی قاب کهنه ما شه
پا بذار رو چشم خیسم
شیشه ی این شبو بشکن
نذار عمر این جدایی
برسه به مردن من
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دسته بندی موضوعی